حلماگلی زردی میگیره
94.4.18ساعت 18بابامرتضی و مامان عفت تورو بردن پیش ذکتر واسه معاینه زردی وقتی اومذن بابایی بهم زنگ زد که اماده شم بریم بیمارستان چون زردیت رو16 بوذدوباره اماده شدیم رفتیم بیمارستان خاتم الانبیا .اونجا بستری شدی .چقدر غصه خوردم بدنت زیر نور خیلی ضعیف شده بود ومن فقط صلوات میفرستادم که خوب بشی .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی